ترجمه مقاله

یادگار

فرهنگ فارسی عمید

۱. چیزی که برای یادآوری و یادبود به ‌کسی بدهند.
۲. اثر و نشان که کسی از خود باقی بگذارد: ◻︎ یادگار جهان شدی و مباد / که جهان از تو یادگار شود (مسعودسعد: ۱۲۰).
ترجمه مقاله