ترجمه مقاله

آویزگن

فرهنگ فارسی عمید

۱. درآویخته.
۲. آن‌که به هرکس یا به هر‌چیز درآویزد.
۳. آن‌که باعجز و لابه و التماس چیزی بخواهد.
ترجمه مقاله