آچاردنفرهنگ فارسی عمید۱. درهم آمیختن: ◻︎ فلک مر خاک را ای خاکخور در میوه و دانه / ز بهر تو به شور و چرب و شیرین میبیاچارد (ناصرخسرو: ۲۰۲).۲. چاشنی و آچار به خوراک زدن.