ترجمه مقاله

بغی

فرهنگ فارسی عمید

۱. ایجاد فساد کردن؛ بدکاری.
۲. ستم کردن؛ تعدی.
۳. سرکشی؛ نافرمانی؛ گردنکشی.
ترجمه مقاله