ترجمه مقاله

روغن

فرهنگ فارسی عمید

۱. ماده‌ای چرب و غیرمحلول در آب که انواع مختلف گیاهی، حیوانی، و صنعتی دارد.
۲. [قدیمی] ماده‌ای که از پیه به دست می‌آوردند و برای مشتعل کردن چراغ به کار می‌بردند؛ روغن چراغ.
⟨ روغن حیوانی: روغنی که از کره، دنبه، و پیه گاو و گوسفند تهیه می‌شود.
⟨ روغن خاکستری: روغنی مرکب از یک جزء جیوه و چهار جزء پیه گوسفند که برای تحلیل ورم غده بر روی پوست می‌مالند.
⟨ روغن زرد: روغنی که از جوشاندن و صاف کردن کرۀ گاو یا گوسفند تهیه شود.
⟨ روغن زیتون: روغنی که از میوۀ زیتون می‌گیرند و از‌جهت تغذیه و مصارف دارویی اهمیت بسیار دارد. از نظر طبی به ‌عنوان ملین و برای رفع یبوست و در قولنج‌های کلیوی به ‌کار می‌رود؛ برای کارگرانی که با سرب و فراورده‌های آن سروکار دارند نیز نافع است.
⟨ روغن ‌کرچک: روغنی که از دانه‌های گیاه کرچک یا بیدانجیر گرفته می‌شود و در طب به‌عنوان مسهل به کار می‌رود.
⟨ روغن ماشین: مادۀ روغنی که از نفت گرفته می‌شود و در ماشین‌ها به کار می‌رود.
⟨ روغن ‌ماهی: روغنی که از جگر ماهی مورو گرفته می‌شود و دارای ویتامین‌های A و D است و آن ‌را برای تقویت بدن و معالجۀ بعضی از بیماری‌ها می‌خورند؛ روغن کبد ماهی.
ترجمه مقاله