ترجمه مقاله

سبط

فرهنگ فارسی عمید

۱. فرزندِ فرزند؛ فرزندزاده؛ نواده؛ نوه. Δ بیشتر به فرزندان و نوادگان دختری اطلاق می‌شود.
۲. گروهی از قوم یهود.
ترجمه مقاله