ترجمه مقاله

فغ

فرهنگ فارسی عمید

۱. بت؛ صنم.
۲. معشوق؛ دلبر: ◻︎ گفتم فغان کنم ز تو ای بت هزار بار / گفتا که از «فغان» بُوَد اندر جهان فغان (عنصری: لغت‌نامه: فغ).
ترجمه مقاله