ترجمه مقاله

هیکل

فرهنگ فارسی عمید

۱. پیکر انسان، مجسمه، یا حیوان؛ تنه.
۲. [مجاز] انسان یا حیوان درشت و تنومند.
۳. صورت ظاهری.
۴. [قدیمی] تعویذی که به بازو یا عضوی از بدن می‌بستند.
۵. [قدیمی] معبد؛ بتخانه: ◻︎ چنان دان که این هیکل از پهلوی / بُوَد نام بتخانه ار بشنوی (عنصری: ۳۶۲).
۶. [قدیمی] تصویر.
ترجمه مقاله