اقطعدیکشنری عربی به فارسیحک کردن , تراشيدن , کنده کاري کردن , بريدن , قطع کردن , انداختن (درخت وغيره) , ضربت , شقه , ذبح , شکاف ياترک نتيجه ضربه , جدا کردن , منفصل کردن