تشابکدیکشنری عربی به فارسیگرفتارکردن , گيرانداختن , پيچيده کردن , گير , گرفتاري , درهم وبرهم کردن , درهم پيچيدن , گرفتار کردن , گير افتادن , درهم گير انداختن , گوريده کردن