حرردیکشنری عربی به فارسیتطهير کردن , حذف کردن , تصفيه ء اخلا قي کردن , روشنفکر کردن , سخاوتمند شدن , ازاديخواه کردن , ازاد کردن , رفع ممانعت کردن , رها کردن , تجزيه کردن