سرعةدیکشنری عربی به فارسیگام , قدم , خرامش , شيوه , تندي , سرعت , گام زدن , با گامهاي اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن , پيمودن , با قدم اهسته رفتن , قدم رو کردن