طحندیکشنری عربی به فارسیکوبيدن , عمل خرد کردن يا اسياب کردن , سايش , کار يکنواخت , اسياب کردن , خردکردن , تيز کردن , ساييدن , اذيت کردن , اسياب شدن , سخت کارکردن