عداء
دیکشنری عربی به فارسی
تجاوز , جنگ , محاربه , کج خلقي , عداوت , دشمني , جنگ ونزاع , عداوت کردن , () (قرون وسطي) حق موروثي , ريشه هوايي , دونده , گردنده , گشتي , افسر پليس , فروشنده سيار , ولگرد , متصدي , ماشين چي , اداره کننده شغلي , قهرمان دوسرعت