لورددیکشنری عربی به فارسیصاحب , خداوند , ارباب , خداوندگار , فرمانروا , لرد , شاهزاده , مالک , ملا ک , حکمروايي کردن , مانند لرد رفتار کردن , عنوان لردي دادن به