ترجمه مقاله

يستطيع

دیکشنری عربی به فارسی

قادربودن , قدرت داشتن , امکان داشتن , حلبي , قوطي , قوطي کنسرو , درقوطي ريختن , زندان کردن , اخراج کردن , ظرف
ترجمه مقاله