ترجمه مقاله

آرامانیدن

لغت‌نامه دهخدا

آرامانیدن . [ دَ ] (مص ) اِسکان . (زوزنی ). اِهداء. اضجاع . اهجاع . || مطمئن کردن . (زمخشری ). || آرام کردن . آرام دادن .
ترجمه مقاله