ترجمه مقاله

ابن شداد

لغت‌نامه دهخدا

ابن شداد. [ اِ ن ُ ش َدْ دا ] (اِخ ) بهاءالدین ابوالمحاسن یوسف بن رافع موصلی . فقیه شافعی و مورخ . دانش فقه و جز آن در بغداد بیاموخت و زمانی در موصل حلقه ٔ تدریس داشت . آنگاه که از زیارت خانه بازمیگشت صلاح الدین ایوبی به دمشق قضای عسکر و بیت المقدس بدو تفویض کرد و او مدرسه های چند بساخت و املاکی بر آن وقف کرد. او راست : النوادرالسلطانیه . المحاسن الیوسفیه . کتاب سیرة السلطان صلاح الدین . کنیت او در آغاز ابوالعز بود و آنرا بگردانید و کنیت ابوالمحاسن گرفت . وی چنانکه خود گفته است قرائت را از حافظ ضیاءالدین یحیی بن سعدون قرطبی و حدیث وفقه از قاضی ابوالرضا سعیدبن عبداﷲ شهرزوری و سراج الدین ابوبکر محمدبن علی جیانی و غیر آنان فراگرفته است . مولد او 539 هَ .ق . به موصل و وفات در 632 بوده است و از خاندان بنی شداد است و شداد جد مادری اوست .
ترجمه مقاله