ترجمه مقاله

احوط

لغت‌نامه دهخدا

احوط. [ اَ وَ ] (ع ن تف ) باحتیاطتر. باحتیاط نزدیکتر. ادخل در احتیاط: احوط اجتناب است . (حاشیه ٔ رساله های عملیه ). || نیکوتر.بهتر. || فروگیرنده تر. گردفروگیرنده تر.
ترجمه مقاله