ترجمه مقاله

اسو

لغت‌نامه دهخدا

اسو. [ اَ ] (اِخ ) دهی از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، 48000 گزی شمال بیرجند سر راه مالرو عمومی . کوهستانی ، معتدل . سکنه ٔ آن 549 تن . شیعه . زبان : فارسی . آب آن از قنات است . محصول آن غلات ، تریاک ، بنشن . شغل اهالی آنجا زراعت ، گله داری ، جاجیم ، پلاس و قالیچه بافی است . راه آن مالرو است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
ترجمه مقاله