ترجمه مقاله

اشگفت

لغت‌نامه دهخدا

اشگفت . [ اِ گ ُ ] (مص مرخم ، اِمص ) شکفتن گل . (برهان ) (آنندراج ). شکفته شده . (ناظم الاطباء). از شِگُفتَن باز شدن گل . (شعوری ). شکفتگی گل . (هفت قلزم ). و رجوع به اِشکُفت و شکفتن و اشکفتن شود.
ترجمه مقاله