ترجمه مقاله

اصون

لغت‌نامه دهخدا

اصون . [ اَص ْ وَ ] (ع ن تف ) نگاه دارنده تر و بهتر حفظکننده . (ناظم الاطباء). نگاهدارتر. نگهبان تر. محافظتر: والام ّ علی ولدها اشفق و لها اصون . (الجماهر بیرونی ص 107).
ترجمه مقاله