ترجمه مقاله

انحناء

لغت‌نامه دهخدا

انحناء. [ اِ ح ِ ](ع مص ) خمیده و کج گردیدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خمیده و گوژپشت شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). انعطاف . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). خمیده شدن . کج گردیدن . چفته شدن . (فرهنگ فارسی معین ). دوتا شدن . (یادداشت مؤلف ). یقال : حناالعود حنواً فانحنی . (ناظم الاطباء). || در اصطلاح ریاضی آن است که خط چنان باشد که اجزاء مفروضه ٔ آن در همه ٔ اوضاع بر همدیگر انطباق نیابد مانند اجزاء مفروضه ٔکمان ، که فقط در موقعی که قسمت مقعر یک قوس را بر قسمت محدب یک قوس دیگر قرار دهیم انطباق می یابند و درغیر این وضع منطبق نمی شوند. (از تعریفات جرجانی ).
ترجمه مقاله