ترجمه مقاله

بین بین

لغت‌نامه دهخدا

بین بین . [ ب َ ن َ ب َ ] (ع ص مرکب ، ق مرکب ) هذا بین بین ؛ یعنی میان جید و ردی است و هما اسمان جعلا اسماً واحداً و بنیا علی الفتح . (منتهی الارب )؛ یعنی میان نیکوئی و بدی است . مرکب مزجی است که دو جزء آن مبنی بر فتح است مانند خمسة عشر واصل آن ، بین و بین است . (از اقرب الموارد). میانه . نه بزرگ نه کوچک . نه بد بد نه نیک نیک . نه سرد سرد نه گرم گرم . نه بسیار نه کم . نه بدین سوی و نه بدان سوی . نه سخت خوب و نه بد. نه بسیار بزرگ و نه خرد. متوسط. وسط. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به بینابین و تعریفات جرجانی و کشاف اصطلاحات الفنون شود :
من چو کلکم در میان اصبعین
نیستم در صف طاعت بین بین .

مولوی .


|| همزه ٔ مخففه را بین بین گویند. (منتهی الارب ) (از کشاف اصطلاحات الفنون ). || (اصطلاح صرف ) عمل تسهیل که جزو احکام استعمال و قرائت همزه است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). || گاه بر قسمی از اقسام اماله اطلاق شود و آن را تقلیل و تلطیف نیز گویند. (کشاف اصطلاحات الفنون ). || وقد یطلق علی النسبة الحکمیة التی اخترعها المتأخرون التی هی مورد الایقاع و الانتزاع کما فی السلم و غیره . (کشاف اصطلاحات الفنون ).
ترجمه مقاله