ترجمه مقاله

جبار

لغت‌نامه دهخدا

جبار. [ ج َب ْ با ] (اِخ ) نامی است از نامهای باریتعالی . (منتهی الارب ). اسمی است ازاسمای خدای تعالی . (آنندراج ). خداوند عالم جل شأنه .(ناظم الاطباء). لانه جبر الخلق علی امره من امره و نهیه و قیل لانه جبر مفاقرهم و کفاهم و قیل لعلوه مأخوذ من جبارالنخل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) : هو اﷲ الذی لااله الا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیر الجبار المتکبر. (قرآن 23/59).
تا جهان باشد جبار نگهدار تو باد
بخت مطواع تو چرخ بفرمان تو باد.

منوچهری .


جبار همه کار بکام تو رساند
بادات شب و روز خداوند نگهدار.

منوچهری .


فصل تو بر گاو و خر بعقل و سخن بود
عقل و سخن نیست جز که هدیه ٔ جبار.

ناصرخسرو.


من رهی را جز بخشنودی تو و اولاد تو
روز محشر هیچ امید از رحمت جبار نیست .

ناصرخسرو.


جباری که نیش پشه را تیغ قهر دشمنان گردانید.(کلیله و دمنه ).
لعل سم شبرنگت تاج همه جباران
حافظ سرو تاجت را جبار همه عالم .

خاقانی .


گر توکل میکنی در کار کن
کسب کن پس تکیه بر جبار کن .

مولوی .


ترجمه مقاله