ترجمه مقاله

جراحی

لغت‌نامه دهخدا

جراحی . [ ج َرْ را ] (اِخ ) نام یکی از بلوک توابع فلاحیه است . مؤلف مرآت البلدان آرد: از بلوک توابع فلاحیه و مشتمل بر چند قریه ٔ کوچک است . زبان رعایای آنجا بواسطه ٔ مجاورت با رامهرمز و بهبهان میانه ٔ عربی و لری است . قرای جراحی در کنار شط فلاحیه واقع شده و آب مشروب اهالی آنها از این شط تأمین شود. و زراعت سکنه دیمی وتقریباً منحصر به غلّه است . عده سکنه ٔ جراحی تخمیناً 2800 تن است . استعداد ملک جراحی بیش از اینقدر است که حالا بنظر می آید. در عهد خاقان خلدآشیان فتحعلی شاه قاجار، اهالی جراحی خیلی بیشتر از حالا بودند به این معنی که جراحی نهر آبی داشت و پاریابی که اسباب زرع و کشت فراوان بودند لهذا اجماع و جمعیتی در آنجا بودند. در زمان حکومت مرحوم منوچهرخان معتمدالدوله و طغیان چعبی خراب شد و اتفاقاً در همان اوان ناخوشی وبا بروز کرد و اهالی آنجا به بهبهان گریختندو نهری که مایه ٔ آبادی بود حالت ویرانی بهم رسانید و سد آن را آب برد و بحالت حالیه [ زمان مؤلف ] باقیمانده و رودخانه ٔ این بلوک نیز موسوم بجراحی میباشد. (از مرآت البلدان ج 4 ص 217). و در فرهنگ جغرافیایی ایران چنین آمده : نام یکی از دهستانهای بخش شادگان از شهرستان خرم شهر است و همچنین نام یکی از رودهای شهرستان خرم شهر است . این دهستان در شمال خاوری و خاور شادگان واقع شده و هوای آن گرمسیر و مالاریایی است . آب خوردن قراء آن اغلب از رودخانه ٔ جراحی و چاه تأمین میشود. محصول عمده غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . این دهستان از 88 قریه ٔ بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 12 هزار تن و قراء مهم آن بشرح زیر است : خلف آباد که در کنار رودخانه ٔ جراحی واقع شده و ریحانه . و ساکنان آنجا از طایفه ٔ سادات و متفرفه باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
ترجمه مقاله