ترجمه مقاله

جمزی

لغت‌نامه دهخدا

جمزی . [ ج َ م َ زا ] (ع ص ) حمار جمزی ؛ خر تیزرو. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِمص ) اسم مصدر است از جمز، و اینکه گویند: یعدو الجمزی ، جمزی مفعول مطلق نوعی است چنانکه گویند: رجع القهقری ̍ یاحال است بتأویل یعدو جامزاً. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله