ترجمه مقاله

حبس البول

لغت‌نامه دهخدا

حبس البول . [ ح َ سُل ْ ب َ ] (ع اِ مرکب ) اُسر. شاشبند. شاشبندی . احتباس بول . احتقان . عسرالبول . در علاج آن در قرابادین آمده است : انیسون ، تخم کرفس از هر یک سه درم ، قندسفید چهار درم همه را کوفته و بیخته کفه زنند (یعنی کفلمه کنند) و نیم پیاله حلیب بزور ثلاثة یعنی تخم خیار و تخم بادرنگ و تخم خربزه از عقب آن بیاشامند.
ترجمه مقاله