ترجمه مقاله

حرام روزی

لغت‌نامه دهخدا

حرام روزی . [ ح َ ] (ص مرکب ) آنکه رزق مقسومش ضایع و تباه گردد. تنگ روزی :
می ده که من حرام روزی
خونابه خورم کدام روزی .

نظامی (الحاقی ).


|| آنکه از حرام اعاشه کند. آنکه از حرام هزینه کند.
ترجمه مقاله