ترجمه مقاله

خاذل

لغت‌نامه دهخدا

خاذل . [ ذِ ] (ع ص ) هزیمت یافته . || آهوی ماده که از آهوان دیگر بازمانده تفقد بچه ٔ خود کند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، خواذل . (اقرب الموارد). || آنکه ترک عون و نصرت کند. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله