ترجمه مقاله

خرو

لغت‌نامه دهخدا

خرو. [ خ ُ ] (اِ) مخفف خروس است . (از برهان قاطع) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). خروه . خروچ . خروس . || خیرو. خبازی . (ناظم الاطباء). رجوع به خِرو شود.
ترجمه مقاله