ترجمه مقاله

دشنام فرستادن

لغت‌نامه دهخدا

دشنام فرستادن . [ دُ ف ِ رِ دَ ] (مص مرکب ) دشنام پیغام دادن :
واعظ صفت میکده سر کرد به مجلس
در پرده به رندان همه دشنام فرستاد.

واله هروی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله