ترجمه مقاله

دول

لغت‌نامه دهخدا

دول . [ دَ وَ ] (اِ) زنبیلی است بزرگ که از پوست خرما چینند و بر آن دو دسته گذارند که دو کس آن را بردارند و چیزها بدان نقل و تحویل کنندو به عربی جلت خوانند. (لغت محلی شوشتر)؛ جلة. نوعی از خنور خرما و آوندی از برگ خرما. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله