ترجمه مقاله

رحل

لغت‌نامه دهخدا

رحل . [ رَ ] (ع مص ) ترک کردن شهری را. (از اقرب الموارد). کوچ کردن . (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از صراح اللغة) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || پالان نهادن بر شتر. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از دهار) (از مصادر اللغه ٔ زوزنی ) (از تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || بلند کردن . رحل فلاناً بسیفه رحلاً؛ بلند کرد شمشیر خود را برای فلان . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بر اذیت صبر کردن . (آنندراج ). بر اذیت کسی صبر کردن : رحلت له نفسی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سوار شدن بر شتر. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله