ترجمه مقاله

رشق

لغت‌نامه دهخدا

رشق . [ رَ ش َ ] (ع اِ) کمان خوش قامت زودتیراندازنده ، و در تعجب گویند: ما ارشق القوس ؛ یعنی چه خوش قامت است کمان . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). کمان خوش قامت زودتیرانداز. (از ناظم الاطباء). کمان زودتیرانداز. (از اقرب الموارد). || ج ِ رشیق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به رشیق شود.
ترجمه مقاله