ترجمه مقاله

رغاء

لغت‌نامه دهخدا

رغاء. [ رُ ] (ع مص ) کفک برآوردن شیر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || سخت گریستن کودک . (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || بانگ کردن شتر و کفتار و شترمرغ . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). بانگ کردن شتر. (تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن شتر و آهو. (مصادر اللغه ٔ زوزنی ) : و مردمان که در عداد ایغوران بودند از صهیل خیول و رغاء جمال و شهیق و زئیر سباع و کلاب ... (جهانگشای جوینی ).
ترجمه مقاله