ترجمه مقاله

رفادة

لغت‌نامه دهخدا

رفادة. [ رِ دَ] (ع اِ) رفاده . پارچه ای که بدان جراحت را بندند. رگ بند. خسته بند. حقیبه . (یادداشت مؤلف ). خسته بند. هر چیز که بدان زخم را بندند. مریشم . (ناظم الاطباء) : آنچه حاضر بود از این داروها بر جراحت ذرور کنند... و خرقه ٔ کتان به سپیده ٔ خایه ٔ تخم مرغ تر کنند و بر ذرور نهند و رفاده به شراب انگوری قابض تر کرده بر زبر آن نهند و ببندند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رفاده ٔ کتان است به سرکه و گلاب . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). زرده ٔ خایه ٔ مرغ و روغن گل بنفشه پاکیزه بردارد و بر پشت چشم رفاده بر زبر پنبه نهد و به عصابه ببندد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رفاده را به شراب و روغن زیت تر کنند و برنهند و ببندند تا دیگر روز. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). مرهم . (ناظم الاطباء). || زین (اسب و غیره ). (فرهنگ فارسی معین ). زین . (یادداشت مؤلف ). رجوع به رفادة شود.
ترجمه مقاله