ترجمه مقاله

روباه بازی

لغت‌نامه دهخدا

روباه بازی . (حامص مرکب ) حیله . حیله گری . حیله بازی . (ناظم الاطباء). مکر. فند و فریب . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ). مکاری . نیرنگ بازی . رجوع به روباه بازو روباه بازی کردن و روبه باز و روبه بازی کردن شود.
- روباه بازی درآوردن ؛ روباه بازی کردن . رجوع به روباه بازی کردن شود.
|| فقر یا ضعف نمودن به دروغ . تماوت و تمارض .
ترجمه مقاله