روبه مزاج
لغتنامه دهخدا
روبه مزاج . [ ب َه ْ م ِ ] (ص مرکب ) روباه طبع. روباه طبیعت . جبان و ترسو چون روباه :
آنکه شیران را کند روبه مزاج
احتیاج است احتیاج است احتیاج .
و رجوع به روباه طبع شود.
آنکه شیران را کند روبه مزاج
احتیاج است احتیاج است احتیاج .
مولوی .
و رجوع به روباه طبع شود.