ترجمه مقاله

زهرمهره

لغت‌نامه دهخدا

زهرمهره . [ زَ م ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) مهره ای باشد که بدان دفع زهر افعی و غیره کنند. (برهان ) (ناظم الاطباء). مهره ای که بدان زهر دفع کنند. (فرهنگ رشیدی ). مهره ای که بدان علاج زهر کنند و آن را زهرکش نیز خوانند. (انجمن آرا) (از آنندراج ). سنگ پازهر. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله