سبوح گفتن
لغتنامه دهخدا
سبوح گفتن . [ س ُ / س َب ْ بو گ ُت َ ] (مص مرکب ) سجده گفتن . شهادت دادن :
سبحه داران از پس سبوح گفتن در صبوح
بر سر زنار ساغر طیلسان افشانده اند.
سبحه داران از پس سبوح گفتن در صبوح
بر سر زنار ساغر طیلسان افشانده اند.
خاقانی .