ترجمه مقاله

سفد

لغت‌نامه دهخدا

سفد. [س ِ ف َ ] (اِخ ) نام روز پنجم باشد از سالها و ماههای شمسی و در این روز فارسیان جشن کنند و عید سازند بنا بر قاعده ٔ کلیه ای که میان ایشان معمول است که چون نام ماه و روز موافق آید آن روز را عید باید کرد. دراین روز نو پوشیدن و درخت نشاندن را خوب میدانند.
ترجمه مقاله