سپاس پذیرفتن
لغتنامه دهخدا
سپاس پذیرفتن . [ س ِپ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) قبول منت کردن . شکرگزاری کردن . ممنون شدن : ایشان از مجاعه ٔ بسیار سپاس پذیرفتند. (ترجمه ٔ طبری بلعمی ، از یادداشت مؤلف ).
بدو هر کسی گفت اخترشناس
بنزد تو آید پذیرد سپاس .
بدو هر کسی گفت اخترشناس
بنزد تو آید پذیرد سپاس .
فردوسی .