ترجمه مقاله

شرتی

لغت‌نامه دهخدا

شرتی . [ ش ِ ] (ص نسبی ) گاه به صورت صفت و به معنی شلخته و زنی (یا ندرتاً مردی ) که بی احتیاط و ناپرواست و به کارهای زندگی نمی رسد استعمال می شود و گاه بصورت قید برای بیان کیفیت کارها (خاصه جارو کردن و تمیز کردن اطاق و خانه ) به کار می رود: امروز چون کارداشتم به جاروی حسابی اطاق نرسیدم و فقط شرتی زدم . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). رجوع به شرت شود.
ترجمه مقاله