ترجمه مقاله

شیح

لغت‌نامه دهخدا

شیح . (ع ص ) مرد جد در کارها. || مرد برحذر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، شیاح . || (اِ) نوعی از چادرهای یمن . (منتهی الارب ). برد یمانی . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله