ترجمه مقاله

عروسک باز

لغت‌نامه دهخدا

عروسک باز. [ ع َ س َ ] (نف مرکب ) عروسک بازنده . دختری که با عروسک بازی کند یعنی با لعبت بازی کند. (آنندراج ). رجوع به عروسک شود :
عروسک باز با طفل خیالش
هراسان مردم دیده ز خالش .

حکیم زلالی (در حکایت دختر زال ، از آنندراج ).


ترجمه مقاله