ترجمه مقاله

عقب

لغت‌نامه دهخدا

عقب . [ ع ُ / ع ُ ق ُ ] (ع اِ) پایان کار. (منتهی الارب ). عاقبت . (اقرب الموارد). سرانجام . (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی ). و از آن جمله است : آیه ٔ کریمه ٔ هوخیر ثوابا و خیر عقبا. (قرآن 42/18).که عاصم و حمزه آن را به سکون قاف و سایر قراء به ضم آن خوانده اند. (از منتهی الارب ). || جئت فی عقب الشهر؛ پس از تمام شدن ماه آمدم . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عُقبان . رجوع به عقبان شود.
ترجمه مقاله