ترجمه مقاله

قشاع

لغت‌نامه دهخدا

قشاع . [ ق ِ ] (ع اِ) ج ِ قشع، به معنی پاره ای از چرم خشک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || ج ِ قَشْعة. رجوع به قشع و قَشْعة شود. || لته ٔ پاره . گویند: ما علیه قشاع ؛ ای قزاع . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || رقعة توضع علی النجاش عند خرزالابزیم . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله