ترجمه مقاله

قطائف

لغت‌نامه دهخدا

قطائف . [ ق َ ءِ ] (ع اِ) نان گوزینه ولوزینه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || رشته ای که از میده ٔ گندم سازند و آن را رشته ٔ قطائف خوانند. (آنندراج از منتخب ). و در لطائف نوشته که حلوائی است نفیس ، و عرب آن را کنافه گویند و قطائف نگویند. (آنندراج ). || نوعی از خرما که سرخ سپیدی آمیز و باریک میان باشد. || ج ِ قطیفة.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قطیفة شود.
ترجمه مقاله