ترجمه مقاله

متماوت

لغت‌نامه دهخدا

متماوت . [ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) پرستنده ٔ خدای به ریا. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). پرستنده ٔ خدای بطور ریا. (ناظم الاطباء). || کسی که حیله میکند مرده شدن را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تماوت شود.
ترجمه مقاله